بی مسئله

معرفی کتاب، فیلم و دانلود آهنگ پیانو و بی کلام

بی مسئله

معرفی کتاب، فیلم و دانلود آهنگ پیانو و بی کلام

مَن دانایِ کل هستم | مصطفی مستور


من دانای کل هستم.
انتشارات ققنوس
نویسنده : مصطفی مستور


توضیح کتاب :
من خودم کتاب های دیگشون رو بیشتر از کتاب " من دانای کل هستم" دوست داشتم . نمیدونم زیاد کتابش مثه بقیه کتاباشون برام خاص نبود . ولی خب قشنگ بود و به نظرم اگه به کارهای دیگشون علاقه دارید حتما این کتابشونم بخونید .

یکی از داستان های این کتاب که اسم کتاب هم هست از بقیه داستان های کتاب قشنگ تر بود (یعنی داستان من دانای کل هستم ) داستان ملکه الیزابت رو هم خیلی دوست داشتم.

نمیدونم چرا اولین داستان کتاب " چند روایت معتبر درباره ی سوسن " هم تو این کتاب دوباره تکرار شده بود! آخه قبلا این داستان رو توی یکی دیگه از کتاباشونم خونده بودم . این داستان هم جزو اون دسته از داستاناشونه که وقتی با کسی در مورد کتاباشون میحرفم همیشه در مورد این داستانش میگه!


قسمتی از کتاب :
"در یکی از این منظره ها پدرم مُرد.نگاه نکردم.عیدی مُرد.رسول به من گفت.من نشنیدم.نمیشنیدم رسول را.کسی گفت تندتر.نمیدیمش اما صداش را خوب میشنیدم.گفت : ((تندتر ،تندتر!)) رسول گفت :(( صدای من رو نمیشنوی لامسَب؟)) گفتم :(( چی ؟)) و رسول فرو رفت.انگار در چاهی .بعد مادرم مُرد.مونس بود اما .هرچند برای من نبود انگار.مُرده بود انگار.بعد صداها همه محو شد.حتی صدای رویا.زنم.حتی صدای مادرم. بعد من خسته شدم.می دویدم اما.و زل زدم به اطراف که کسی نبود .تنها باد بود . میخورد به صورتم . و جیغ کشیدم .کسی نشنید . حتی خودم.حتی."

همنوایی شبانه ی ارکستر چوب ها| رضا قاسمی

همنوایی شبانه ی ارکستر چوب ها
نوشته ی رضا قاسمی
انتشارات نیلوفر

برنده ی جایزه ی بهترین رمان اول سال 1380 بنیاد گلشیری
رمان تحسین شده ی سال 1380 جایزه ی مهرگان ادب

برنده ی بهترین رمان سال 1380 منتقدین مطبوعات



معرفی کتاب در سایت ویکی پدیا (کلیک)

توضیح کتاب :

حالا اگه بخوام نظر خودم رو در مورد کتاب بگم . باید بگم کتاب خوبی بود هر چند به نظر من شروع کسل کننده ای داشت .ولی چون عادت ندارم یه کتاب رو تا نصفه ول کنم جلو رفتم و بعد داستان اوج گرفت و قشنگ و جذاب شد

جمله های فوق العاده قشنگی بین داستان بود که وقتی میخوندم جذبش میشد

"دوست عزیزم نرگس جون جمله های قشنگ کتاب رو تو این لینک(کلیک) گذاشته . حتما ببینید قشنگه"

داستان با یه طرح خیلی خاص و رازگونه جلو میرفت که این حالت رو خیلی دوست داشتم و اینکه به نظر من اوج داستان دقیقا آخر داستان بود!!! آخه به نظرم آخر داستان فوق العاده تموم شد!نمیگم چی شد که اگه خواستید بخونید سورپرایز بشید

توصیه میکنم حتما این کتاب رو بخونید

اسکلیگ و بچه ها | دیوید آلموند


اسکلیگ و بچه ها

نویسنده :دیوید آلموند
ترجمه :نسرین وکیلی
نشر آفرینگان
رده ی سنی : نوجوانان


این کتاب در سال 1998 عنوان کتاب سال ویتبرد و همچنین مدال کارنگی رو گرفت . در فهرست نامزدهای جایزه ی گاردین قرار گرفت . 


توضیح کتاب:

خودم کتابو تقریبا 6 یا 7 سال پیش خوندم ولی کاملا تو ذهنمه...
می تونم بگم این کتاب جزو اون دسته از کتابای تخیلیه که واقعا دوسش دارم . یه رمز و راز خاص تو داستان هست .
کتاب کاملا تخیلیه و در مورد یه پسر بچه که خونش و عوض می کنه و با یه دختر همسایه میشن . این دختر دختره غیر عادیه ولی عجیب تر از اون یه موجوده ... موجودی به نام اسکلیگ که زیر کتش دو چیز مثله بال قایم کرده ... موجودی که بچه ها قراره بهش کمک کنن ...


اینم یه قسمت از کتاب که خیلی دوسش دارم:
"کفپوش چوبی را زیر پاهایم احساس نمیکردم . آنچه احساس میکردم دستهایی بود که در دستهایم بودند و چهره هایی که در روشنایی و تاریکی می چرخیدند . لحظه ای بالهای شبح گونه ای بر پشت مینا دیدم. پرها و استخوان های ظریفی را که بر شانه هایم میرویید احساس کردم و همراه اسکلیگ و مینا از کف اتاق جدا شدم ..."

استخوان های دوست داشتنی | آلیس سبالد

استخوان های دوست داشتنی

نویسنده : آلیس سبالد
ترجمه : فریدون قاضی نزاد
نشر روزگار

توضیح کتاب :

کتاب آمیخته ای از ترس ، عشق ، جنون ، یک عشق پدرانه ناب و یک ماجرای پلیسی در مورد قتل یک دختر 14 ساله .
داستان از زبون یک دختر 14 ساله (همون دختری که به قتل رسیده بیان شده ) و دید شما رو نسبت به زندگی باز می کنه .
شما بعد از خوندن این کتاب می تونید حس کنید که زندگی که دارید با تمام بدی هاش چه قدر شیرینه و امیدوار کننده است . می تونید حس کنید اونایی که شما رو دوست دارن و شما اونا رو دوست دارید چه قدر می تونن براتون مهم باشن . یا  شما برای اونا مهم باشید.
نثر کتاب واقعا قشنگه و ترجمه ی مترجم هم خیلی خیلی روان و خوبه .
با خوندن این کتاب می تونید با سنت ها و نوع تربیتی و زندگی یک کشور اروپایی آشنا بشید و خیلی خوب اونو درک کنید .


قسمتی از کتاب

در بهشت مسابقه‌ای برپا بود. سئوال این بود، چگونه می‌توانید قتلی را انجام دهید بدون این که کوچک‌ترین مدرکی بر جای بگذارید؟

پاسخ من این بود: قتل با قندیل یخ. چون به مرور زمان آب می‌شد و اثری از خود برجای نمی‌گذاشت.


توصیه می کنم حتما این کتاب رو بخونید
این کتاب پر فروش ترین رمان سال 2002 آمریکا شده
اگه نخونیدش ضرر کردید !

کافه پیانو | فرهاد جعفری

نام کتاب : کافه پیانو

نام نویسنده : فرهاد جعفری
نشر: چشمه

تقدیر شده در جایزه ی ادبی اصفهان

برگزیده ی نظر سنجی روزنامه ی اعتماد از منتقدین به عنوان بهترین رمان سال 1386


توضیح کتاب :


از ویژگی های کتاب تقلیدی نبودنش ، احساسات ملموس ، ساده و روان بودن نثر هست .

به نظرم کتاب خوبیه (کاری به حاشیه هایی که واسه نویسنده وجود داره ندارم! و فقط دارم در مورد خود کتاب صحبت میکنم ) ، کتاب به چاپ 28 هم رسیده... 

یه چیزی هم همیشه میگم . اینکه توجه کنید که خوندن یک کتاب لزوما به معنی قبول عقاید نویسنده نیست . مخصوصا اینکه کتاب داستان باشه ! پس اگر حس میکنید کتاب ضد زن هست ! زیاد توجه نکنید! آیه نازل نشده که تمام کتاب ها صد در صد علمی و اجتماعیه ! (اینو واسه منتقدان این کتاب گفتم )


کتاب در مورد مردی هست که از زنش جدا شده و یک دختر بچه به اسم گل گیسو داره . و توی یه کافه کار میکنه ...


از متن کتاب :(پشتِ جلد )


خیلی وقت بود احساس بس فایدگی و بی مصرف بودن می کردم و علاوه بر این, یک بار که دختر
هفت ساله ام برداشت و ازم پرسید : بابایی ... تو چیکاره ای؟! هیچ پاسخ قانع کننده ای
نداشتم که بهش بدهم.
یعنی راستش را بخواهید به خودم گفتم : تا وقتی هنوز زنده ام, چند بار دیگر ممکن است
پیش بیاید که این را ازم بپرسد و من چند بار دیگر می توانم ابرویم را بیندازم بالا و بهش
بگویم : خودمم نمی دونم بایایی.
اما اگر می نشستم و داستان بلندی می نوشتم و بعد منتشر می کردم, می توانستم بهش
بگویم : اگر کسی یک وقت برگشت و ازت پرسید بابات چه کاره است, حالا توی مدرسه
یا هر جای دیگری, یک نسخه از " کافه پیانو " را همیشه توی کیفت داشته باش تا نشان
بدهی و بهشان بگویی بابام نویسنده است ... حالا شاید خوب نباشه, اما نویسنده است