بی مسئله

معرفی کتاب، فیلم و دانلود آهنگ پیانو و بی کلام

بی مسئله

معرفی کتاب، فیلم و دانلود آهنگ پیانو و بی کلام

از کتاب چند روایت معتبر| مصطفی مستور

هرکس روزنه ای است به سوی خداوند

اگر اندوه ناک شود

اگر به شدت اندوه ناک شود ... 


مصطفی مستور ...

از کتاب چند روایت معتبر



مسخ | فرانتس کافکا

نام کتاب : مسخ و داستان های دیگر

نویسنده : فرانتس کافکا 

مترجم : علی اصغر حداد ( ترجمه از متن اصلی آلمانی )

نشر ماهی 

چاپ کتاب من ششم هست .


توضیح کتاب : 

داستان در مورد یه کارمند به اسم گروگر سامسا هست که وقتی از خواب بیدار میشه میبینه که تبدیل به یه حشره ی نفرت انگیز شده ! داستان روایت گر احساس گروگر و خونوادش و برخورد اون ها به تغییر گروگر هست . 

چیزی که به شخصه برای من توی کتاب جالب بود ، نوع احساس و رفتار خونواده ی گرگور با اون بود . در واقع گروگر فردی بوده که قبل از تبدیلش به حشره خیلی از مسئولیت ها یا بهتر بگیم همه ی مسئولیت های خونواده رو دوشش بوده و احترام زیادی براش قائل بودن اما بعد تبدیلش به حشره ( که البته مشخص هست که چنین چیزی خارج از ارادش بوده ) رفتار خونوادش و احساستشون راجع به گرگور و پس زدنش و تغییر سبک زندگیشون به نظرم یکم دردناک و البته جالب بود . توی بعضی از نقدهایی که میخوندم بیان شده بود که کافکا در واقع از این طریق میخواسته طرد شدن افرادی از جامعه رو نشون بده که تا وقتی توانایی داشتن افراد باارزش و مورد احترامی بودن اما به محض از کار افتادگی طرد میشن  .

علت مسخ یا به قولی تبدیل گروگر در حین داستان بیان نمیشه . 

نمیدونم شما بعد خوندن این کتاب چه حسی داشته یا خواهید داشت ! اما من به شخصه ، انگار بهم یه حجم وسیعی از ،درک تنهایی تزریق شد ! 

به شدت منو یاد داستان های صادق هدایت انداخت ...

و نکته ی مثبت دیگه ی داستان هم تشبیهات به شدت دقیق بود . که البته فکر میکنم باید خصوصیت داستان های کافکا باشه ، به این دلیل که این خصوصیت توی بقیه ی داستان هایی که ازش خوندم هم کاملا برجسته بود.


× علاوه بر ترجمه ای که من خوندم دو تا ترجمه ی دیگه هم از این کتاب موجود هست که یکیش ترجمه ی صادق هدایته .

× از این لینک (کلیک ) میتونید نوشته ی صادق هدایت در مورد کافکا رو بخونید.

× در کل خیلی با ادبیات غربی ازین سبک ارتباط برقرار نمیکنم . اما با این وجود خوندنشون خالی از لطف نیست :) 

بازی عروس و داماد | بلقیس سلیمانی


نام کتاب : بازی عروس و داماد

نویسنده: بلقیس سلیمانی

مجموعه داستان

چاپ دهم

نشر چشمه

تعداد صفحات : ١٠٢


توضیح کتاب:

این کتاب از ٦٣ داستان کوتاه تشکیل شده.

هر داستانش نهایتا یک و نیم صفحست.

از لحاظ بیانی و لحنش فوق العاده روان و دوس داشتنیه

اکثر داستان های کتاب در مورد مرگ بود !و بهتر بود اسم کتاب از بازی عروس و داماد به بازی مرگ تغییر نام میداد!:دی

توی همه ی داستان های کتاب چاشنی طنز وجود داشت و مسائل تلخ و زننده با یه طنز خیلی ظریف بیان شده بود که به نظرم جذابیت کتاب رو بیشتر میکرد. 

نکته ی مثبت دیگه در مورد کتاب تعلیقایی بود که توی داستان ها وجود داشت و به نظرم خلاقیت نویسنده رو میرسوند

کتابی که توصیش میکنم. هم واسه اونایی که علاقه یه داستان نویسی دارن میتونه شگردای خوبی یادشون بده و هم برای اونایی که خیلی وقت برای خوندن کتابای سنگین یا پر حجم رو ندارن یا خیلی اهل مطالعه نیستن حتی! چون همونطور که گفتم هر داستان کتاب نهایتا یک و نیم صفحست و میتونید تو وقتای کم هم مطالعه کنید کتاب رو:) 

و در نهایت ! داستان من و جوجه هم خیلی به دلم نشست :)



آتایا | علیرضا آذر

نام کتاب : آتایا

شاعر : علیرضا آذر

نشر نیماژ

چاپ کتاب دست من چاپ چهارم هست

توضیحات :

باید بگم لغت فوق العاده برای این کتاب کمه . اصلا من نمیدونم چرا باید اینقدر دیر با قلم ایشون آشنا بشم ؟! اونم خیلی اتفاقی و وقتی داشتم قفسه های کتاب فروشی رو برا پیدا کردن یه کتاب شعر خوب زیرو رو میکردم

نود درصد شعرای این کتاب رو دوست داشتم ! همون طور که قبلا هم گفتم کتاب شعرای جدید اکثرا برای من طوری هست که فقط به تعداد انگشتای دست از شعرای یک کتاب یه دلم میشینه و بقیه اصلا به نظرم جالب نمیاد ! ولی این کتاب استثنا بود ^_^

شعر هم مرگ از همین کتاب ادامه ی مطلب ...

لینک دانلود همین شعر و با دکلمه و صدای خود علی رضا آذر هم ادامه ی مطلب گذاشتم :)

ادامه مطلب ...

دستورهای زبانی یک دیکتاتور عاشق| کامران رسول زاده

نام کتاب : دستورهای زبانی یک دیکتاتور عاشق 

نویسنده : کامران رسول زاده 

مجموعه شعر 

انتشارات مروارید 

چاپ دست من چاپ اول (1393) هست 


کتاب شامل 4 فصل هست :

فصل اول : دیکتاتوری عشق

فصل دوم : دموکراسی عشق 

فصل سوم : من بودن ، زن بودن 

فصل چهارم : کوتاه مثل عشق 


توضیحاتِ کتاب : 

با احترام به نویسنده ی شعرها ، کتاب به دلم ننشست و حتی به نظرم خیلی جاها حتی توصیفاتی که استفاده شده بود یا تناقضاتی که توی شعرها اومده بود اصلا همخوانی نداشت . یا حداقل اینقدر اون تمثیل ها و تناقض ها دور از ذهن بود که برای پیدا کردنش باید هعی شعر رو تجزیه تحلیل میکردی ! شاید کسی این پیچیدگی حتی به دلش بشینه ولی من شخصا ترجیح میدم شعری که میخونم توصیفات روانی داشته باشه و با شعر ارتباط برقرار کنم . نه اینکه بارها و بارها شعر رو بخونم و همچنان از خودم بپرسم که دقیقا منظور شاعر از آوردن این کلمات چی بوده؟! 

البته شعرهایی هم بود که دوسشون داشتم مثل بعضی از شعرهای فصل آخر کتاب  . ولی خب نظر کلی من همون بود که گفتم 

این کار که کارِ اخر کامران رسول زاده هست اولین کاری بود که ازین شاعر میخوندم . نمیدونم سبک بقیه نوشته های ایشون چه طور هست . 


شعری از فصل آخر کتاب : 

جهان بی تو ایستگاه متروکی است 

که بیهوده در آن ایستاده ام 

قرن هاست ، 

شاید همین روزها 

سوارِ خیالِ یک قطار دودی شوم 

و از دنیا بروم ... 


× با تاکید بر اینکه نگاه من به کتاب نظر شخصی خودم هست نه نقد ادبی !