فوق العاده فیلمِ مفهومی و قشنگیِ .
کلِ فیلم هم تویِ یه اتاق اتفاق میفته که توی اون 12 تا عضو هیئت منصفه دادگاه در موردِ قاتل یا قاتل نبودنِ یه پسر 18 ساله قضاوت میکنن .
سیستمِ هیئت منصفه هم اتفاق آرا هست(یعنی حتما باید هر 12 نفر یه حرف رو بزنن که اون رای تایید بشه . ) و اعضای هیئت منصفه هم افراد عادی هستن . از کارگر گرفته تا مهندس .
کسایی که قبلا هیچوقت همدیگه رو ندیدَن و بعد اون همه هم دیگه رو نخواهند دید .
توی فیلم متوجه میشید که چه جوری مرگ و زندگی یه نفر با تفکر یک نفر فقط یک نفر میتونه تعیین بشه !
بازیِ بازیگرای فیلم هم فوق العادست .
دیالوگای فراموش نشدنی و تامل برانگیزی تو فیلم داره .
تاثیرِ گذشته و اتفاقات شخصی رو رویِ تصمیمات افراد نشون میده و اینکه چه جوری کینه میتونه زندگی یه آدم دیگه رو نابود کنه و عقده بشه
× از طریقِ این لینک (کلیک ) میتونید خلاصه ی فیلم رو بخونید . البته انگلیسی هست ولی چون به نظرم خوب توضیح داده این لینک رو براتون گذاشتم .
×× از طریقِ این لینک (کلیک ) هم میتونید اطلاعات بیشتری در مورد خودِ فیلم و ساختش و بقیه بازیگراش بخونید.
خُب دیگه حالا که دارَم فیلم معرفی میکنَم گفتم سالت رو هم معرفی کنم
کارگردان: فیلیپ نویس
نویسنده: کرت ویمر
رتبه ی 6.7 از 10 از سایت IMDb
ژانر: اکشن / تریلر
بازیگران: آنجلینا جولی . لیو شرایبر
رده بندی: PG-13
محصولِ سال 2010
فیلم در موردِ یکی از اعضای CIA هَست که اسمش سالتِ و بازیگرِ این نقش هم آنجلینا جولی هست و متهم به جاسوسی میشه.
فیلمِ خیلی هیجان انگیزی بود! و از تک تکِ صحنه هاش آدم لذت میبره چون اصلا نمیتونی حدس بزنی هر لحظه و یا آخر فیلم چه اتفاقی قرارِ بیفته . و همَش غافلگیر میشی .
من تو خطِ اینجور فیلما نیستم :دی اما این یکی رو دوس داشتم :)
البته من بگَم که تو این فیلما همش میخوان چهره یِ آمریکا رو خیلی خوب نشون بدَن و یه جورایی رو مغزِ آدم میخوان کار کنن و به فکرات جهت بدَن ! :| ولی خُب توصیه ی من اینه که فیلم رو نگاه کنید اما تاثیر نگیرید لطفا کلا هر چیزی که توی یه فیلم گفته میشه به معنیِ درست بودنش نیست :) چه مثبت چه منفی !
برای دیدنِ عکسایی از فیلم و نقدِش به (این لینک ) برید .
این مدتِ فیلم زیاد دیدَم
اما این یکی رُ بیشتر از بقیه دوس داشتَم و گفتَم بهتون معرفیش کنَم :)
ژانر : ماجرایی، درام، خانوادگی
کارگردان : Martin Scorsese
نویسنده : John Logan
تاریخ اکران : نوامبر 2011
زمان فیلم : 127 دقیقه
زبان : انگلیسی
درجه سنی : PGفیلمِ فوق العاده ای بود . بازیِ بازیگراشَم عالی بود . مخصوصا بازیگرِ نقشِ هوگو واقعا محشر بازی میکرد . مخصوصا وقتی گریه میکرد فیلم رو تو اوجِ احساس میکشوند ! :دی اصن من عاشقِ این پسر کوچولو شدم :| فک میکنَم توی فیلم مری پاپینز هم بازی میکرد .
داستانِ فیلم هم تویِ فرانسه اتفاق می افته و منم که فرانسه رو دوس دارَم و این فیلم رُ برام جذاب تر میکرد :دی
یه قسمت از فیلم هم که خیلی دوس داشتَم قسمتی بود که هوگو داشت واسه دوستش که گفت حس میکنَم تو این دنیا بی فایده ام یه چیزیُ توضیح میداد.
بهش گفت که دنیا مثه یه قطعه ساعته ! همون طور که تویِ ساعَت همه ی قطعات یه کاری رو انجام میدَن و هرکدوم که نباشَن ساعَت دیگه کار نمیکنه ، ما ادم ها هم همینطوریم و هرکدوم توی دنیا یه نقشیُ داریم و هرکدوممون به نحوی روی کار دنیا تاثیر داریم :)
واسه دیدنِ نقد فیلم و توضیحاتِ بیشتر و تخصصی تر و عکسهایی از فیلم ( این لینک ) رو بخونید .
پی نوشت :
این هفته که تعطیل بودَم فقط فیلمُ سریال دیدم :)) آره دیگه کتاب نخوندَم فقط شبا یکَم کتاب یک عاشقانه ی آرام رو میخوندم :دی
خُب طبیعیه دیگه :دی ترم قبل با 24 واحد و امتحانای پشتِ سرِ هم دیگه بعد امتحانا با دیدن هر نوع کتابُ مجله استرس میگرفتم :)) تازه انگلیسی و فرانسه هم هیچی نخوندم! :|
پی نوشت 2 :
دوستِش گُف رو به بهبوده ... گُف براش دعا کنیم ... دوستَمُ تو دعاهاتون یادتون نره ها
الینا :چرا نمیذاری آدما چهره ی خوب تو رو هم ببینن؟
دیمن:چون وقتی آدما خوبی میبینن انتظار خوبی دارن
و من نمیخوام زندگیم رو بر اساس انتظارات دیگران جلو ببرم!
آنا : تو مثه اونا نیستی
جرمی: پس من چیم ؟
آنا : نقطه ضعفِ من !
پی نوشت :
گاهی هم آدم باید یکم تفریح کنه مگه نه؟! حتی اگه اون تفریح دیدنِ یه سریالِ عاشقانه باشه ! :) هرچند از اول تابستون تا الان طول کشید که سه فصلشو ببینم اون دو تا دیالوگِ بالا رو خیلی دوست داشتم