نوایی نوایی نوایی نوایی
جوانی بگذرد تو قدرش ندانی
غمت در نهانخانه دل نشیند
به نازی که لیلی به محمل نشیند
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست، مشکل نشیند
بنازم به بزم محبت که آنجا
گدایی به شاهی، مقابل نشیند
به دنبال محمل چنان زار گریم
که از گریهام ناقه در گل نشیند
بهدنبال محمل، سبکتر قدم زن
مبادا غباری به محمل نشیند
شعر از طبیب اصفهانی
× من عاشقِ این شعرَم ... مخصوصا با صدایِ دریا دادور ... نوایـی نوایـــــــــی (البته همین کار رو با صدای بیژن بیژنی هم دوس دارَم
)